نيمه شب پريشب گشتم دچار کابوس
ديدم به خواب حافظ توي صف اتوبوس
گفتم: سلام حافظ گفتا : عليک جانم
گفتم: کجا روي؟ گفت والله خود ندانم
گفتم : بگير فالي گفتا نمانده حالي
جهت خواندن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...
نيمه شب پريشب گشتم دچار کابوس
ديدم به خواب حافظ توي صف اتوبوس
گفتم: سلام حافظ گفتا : عليک جانم
گفتم: کجا روي؟ گفت والله خود ندانم
گفتم : بگير فالي گفتا نمانده حالي
جهت خواندن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...
به نام خداوند ويروس گارد
كنون رزم Virus و رستم شنو دگرها شنيدستي اين هم شنو
كه اسفنديارش يكي Disk داد بگفتا به رستم كه اي نيكزاد
در اين Disk باشد يكي فايل ناب كه بگرفتم از Site افراسياب
چنين گفت رستم به اسفنديار كه من گشنه نون سنگك بيار
جوابش چنين داد
جهت خواندن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...
نه به اين جرم كه حيوان پليدي است،بد است
و نه چون نسبت سودش به ضرر يك به صد است
طفل معصوم ، به دور سر من مي چرخيد
به خيالش قندم،
اي دو صد نور به قبرش بارد
مگس خوبي بود...
من به اين جرم كه از ياد تو بيرونم كرد، آن مگس را كشتم... !
لبخند تو را چند صباحي است نديدم/يک بار دگر خانه ات آباد بگو سيييب
جهت خواندن به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...
تعداد صفحات : 2